من و بارون... تنهایی؛ و دیگر هیچ...
| ||
|
حول حالنا. . . سال نو و کهنگی غم های من! رو سنگ قبرم بنویسید: عین نخودچی ته آجیل بود... وقتی هیچ چیز دیگه ای نبود میومدن سراغش. . .
باید اینا رو عید مینوشتم، ولی... نمیخواستم عید کسی رو خراب کنم... تنها دلخوشیم اینجا بود که دیگه کسی نمیاد... ممنون از اونایی که تحملم کردن... راستی سلام... نظرات شما عزیزان:
یک غریبه می خواهم
بیاید بنشیند فقط سکوت کند و من هـی حرف بزنم و بزنم و بزنم... تا کمی کم شود این همه بار ... بعد بلند شود و برود انگار نه انگار...
اگر واقعا هميني هستي كه تو نوشته هات هست...
شروع كن بنويس... جاي نوشته ي غمگين ديگران... غم خودتو بيار رو كاغذ... نميگم آروم ميشي ولي اين جوري شايد مثل من...خورده هاي غرورتو به هم بچسبوني...
از خدا میخواهم آنچه را که شایسته توست به تو هدیه بدهد
نه آنچه را که آرزو داری ، زیرا گاهی آرزوهای تو کوچک است و شایستگی تو بسیار . . .
تنهايي را دوست دارم زيرا دروغي در آن نيست . . .
تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست . . . تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست . . . تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست . . . تنهايي را دوست دارم زيرا تجربه کردم . . . تنهايي را دوست دارم زيرا دلهاي شکسته هميشه تنهايند ------------------------------------------- پس کجایی بی معرفت
گلوی آ دمی را باید گاهی بتراشند تا برای دلتنگی های تازه
جا باز شود!!! دلتنگیهایی که جایشان نه در دل...که در گلوی آدم است!! دلتنگی هاییکه میتوانند آدم را خفه کنند! سلام گلم متن زیبایی بود
سلام حسین جان
خیلی وقته ندیدمت.امیدوارم هر جا هستی هر کاری که میکنی موفق باشی sia
ساعت16:42---18 فروردين 1392
اشکهایم که سرازیر میشوند...... دیری نمی پایدکه قندیل می بندد... عجیب سرد است هوای نبودنت موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ طراحی : بیاتو اسکین ] [ Weblog Themes By : Bia2skin ] |